جدول جو
جدول جو

معنی کینه ورزی - جستجوی لغت در جدول جو

کینه ورزی(نَ / نِ وَ)
کینه گزاری. کینه وری. حالت و چگونگی کینه ورز. کینه جویی. کینه خواهی. رجوع به کینه ورز و مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
انتقام جویی، به دنبال انتقام بودن، انتقام گیری، کینه خوٰاهی، کینه جویی، کینه کشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کینه ورزیدن
تصویر کینه ورزیدن
دشمنی ورزیدن، انتقام جستن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
کین توزی. انتقام جویی. انتقام کشی:
خواری من زکینه توزی بخت
از عزیزان مهربان برخاست.
خاقانی.
و رجوع به کین توز شود
لغت نامه دهخدا
(کِیْ)
دهی از دهستان قشلاقات است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ)
دهی از دهستان ابهررود است که در بخش ابهر شهرستان زنجان واقع است و 876 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(یِ کَ دَ)
خصومت داشتن. (آنندراج). دشمنی کردن. خصومت ورزیدن. حقد و عداوت داشتن: ضغن، کینه ورزیدن. (منتهی الارب) :
جهان موافق امر تواست مگذارش
که کینه ورزد با چون منی ز روی نفاق.
خاقانی.
کینه نورزند و حسد نبرند و بددلی نکنند. (تاریخ قم ص 273)
لغت نامه دهخدا
(تُ مَ کَ / کِ)
کینه دار. کینه کش. کینه ور. (آنندراج). کینه گزار. کینه جو. و رجوع به کینه ورزی و کینه ورزیدن شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ وَ)
دشمنی و عداوت و بدخواهی. (ناظم الاطباء). حالت و چگونگی کینه ور:
بی کینه وری سلاح بسته
چون گل به سلاح خویش خسته.
نظامی.
و رجوع به کینه ور شود، انتقام و تلافی بدیها. (ناظم الاطباء). و رجوع به کینه ور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کینه ورزیدن
تصویر کینه ورزیدن
دشمنی ورزیدن، انتقام جستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشه ورزی
تصویر پیشه ورزی
عمل پیشه ورز پیشه کاری
فرهنگ لغت هوشیار
انتقام جو، کینه جو، منتقم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بدخواهی، دشمنی، عناد، کین خواهی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
ضغينةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
Spitefulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
malveillance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
意地悪さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
کینہ توزی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
বিদ্বেষ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
ความอาฆาตแค้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
kinyongo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
kebencian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
恶意
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
נְקִמָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
악의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
द्वेषपूर्णता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
wraakzucht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
rencor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
злоба
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
злобность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
złośliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
Boshaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
rancor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کینه توزی
تصویر کینه توزی
malignità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی